گندم جونگندم جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

گندم طلائی ما

ماه نگار 111 و 112

سلام عشقدونه باتاخیر دارم خاطراتت رو مینویسم چون حسااابی سرمون شلوغ بود و بعد از اینکه فرصت نوشتن پیدا کردم به خاطر شرایط پیش اومده دیگه دل و دماغ نوشتن نداشتم،الانم دارم ولی نوشتن اینجا حالمو خوب میکنه دخترکم می ترسم و ناامیدم از شرایط ناامنی که داری توش رشد می کنی وبزرگ می شی،ما داریم همه ی سعی خودمونو می کنیم که درگیر اتفاقاتی که اخیرا افتاده نشی چون به شدت بهت استرس وارد میکنه و یه چیزهای ریزی هم شنیدی بهم میگفتی مامان جنگ میشه تو این دو ماهی که گذشت،کل شهریور رو خونه ی مامان جون بودیم چون تعویض مفصل زانو داشتن وجراحی خیلی سختی بود ما 6ام شهریور رفتیم و 8 مهر برگشتیم،هفته ی اول مدرسه چون تعطیلی زیاد داشت برات مرخصی گرفتم ق...
30 مهر 1401
1